به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد، ابرچالش مدیریت پسماند گیلان همچنان پابرجاست و تقریبا در همه دولتها، راههای مختلفی پیشنهاد شده است که هیچ کدام منتج به نتیجه دقیق و استاندارد نشدهاند و عمده کاری که صورت گرفته، تحقیقات بدون خروجی میدانی بوده است. در حال حاضر نه دفنگاه اصولی وجود دارد، نه زبالهسوزی که قرار بود با سوزاندن پسماند، برق تولید کند. پس از گذشت حدود ده سال، هنوز به بهرهبرداری نرسیده و نیمهکاره و بلاتکلیف باقی مانده است. از طرفی دیگر آموزشهای مردمی و فرهنگسازی هم بهطور قابل قبول انجام نشده است.
بسیاری از روستاییان و دهیاران چارهای ندارند جز رهاسازی پسماند روستایشان در ورودی آنجا که معمولا به زمینهای کشاورزی نیز نزدیک است و موجبات آلودگی روانآبها، آبهای سطحی و کمعمق و خاک را فراهم میکند. همچنین آتش زدن زبالهها در محیط باز، یکی دیگر از راههایی است که برای رها شدن از بوی بد و جمع شدن حشرات و تل زباله، از آن استفاده میکنند. در شهرهای کوچک و بزرگ استان گیلان هم چالش مدیریت پسماند به نوعی دیگر پابرجاست و حتی شهرهایی هم که لندفیل دارند (هر چند که هیچ کدام از دفنگاههای زباله در گیلان، استاندارد نیستند) هرازچندی با بحرانی، مواجه هستند. در این میان در دو روستای «سالکده» و «لسکوکلایه» گیلان، فعالان زیستمحیطی و تسهیلگران اجتماعی تصمیم به مدیریت محلی پسماند گرفتند و با کمک گرفتن از متخصصین امر و مسوولان استانی، زبالهسوزهای کوچکمقیاس را راهاندازی کردند. پیرامون نحوه کارکرد این زبالهسوزهای کوچکمقیاس، «هادی حقشناس»، استاندار گیلان توضیحاتی داده است که در ادامه میخوانید. همچنین «حسن نیکپی»، تسهیلگر اجتماعی نیز فرآیند تهیه و تعبیه این زبالهسوزها را در بخش دوم گزارش شرح داده است.
هادی حقشناس، استاندار گیلان در توضیح فعالیت زبالهسوزهای روستایی شرح میدهد که در دو روستای سالکده و لسکوکلایه، از زبالهسوزهای مقیاسکوچک که هفتهای دو یا سه روز بیشتر کار نمیکنند، استفاده میکنیم. در این روستاها زباله تر، دفن و زباله خشک، تفکیک و مقدار ناچیزی که اصطلاحا به آن ریجکت گفته میشود، سوزانده میشود. ما تصمیم داریم این مدل را برای ۱۱۳ دهستان اجرایی کنیم. با توجه به اینکه تقریبا یکسوم جمعیت گیلان در روستاست اگر مشکل پسماند روستایی حل شود، دیگر به شهرها منتقل نمیشود. پس از آن باید فکری برای ۵۶ شهر استان بکنیم که زبالههای آنها را هم از طریق هم تفکیک و هم تبدیل زباله تر به کمپوست که بعدا بتوانیم به عنوان کود استفاده بکنیم. در این مدل زبالهای که به اصطلاح ریجکت میشود و بالاجبار باید یا دفن یا سوزانده شود، به حداقل ممکن خواهد رسید.
استاندار گیلان در پاسخ به این سوال که این زبالهسوزهای کوچکمقیاس، استانداردهای زیست محیطی چه در مقوله آلودگی هوا، چه آلودگیهای محیطی را دارند، توضیح میدهد: «یک واقعیت تلخی وجود دارد، قبل از اینکه من استاندار شوم، سطلهای زباله از روستاها جمعآوری شده بود و زبالهها در محیط رها میشد و متاسفانه هر چند وقت یکبار، زبالهها در محیط باز سوزانده میشد. نکته این است که بین این وضعیت که زبالهها جمعآوری نشود و در طبیعت رها شود و سوزانده شود که این یک مدل بود و مدلی که الان زبالهها تفکیک از مبدا و یکسوم، زباله خشک تقریبا جدا و یکسوم، حدودا زبالهتر تبدیل به کود میشود و حداکثر کمتر از ۲۰ درصد میماند که باید ریجکت یا دفن و سوزانده شود، آیا این مدل بد است یا مدلی که در طبیعت رها یا سوزانده شود؟ ما بین بد و بدتر واقع شدیم که بد را انتخاب کردیم. ما بین بد و خوب نیستیم که بگوییم خوب را انتخاب بکنیم. ما این روش را جلو میرویم اگر مدلهای بهتری طی مسیر آمد، آن مدلهای خوب را انتخاب میکنیم. ولی از اینکه زبالهها در طبیعت رها شود و بعد سوزانده شوند، به نظر من آن خیلی بد است.»
حقشناس به این سوال که ما الان خیلی دنبال استانداردسازی نیستم، پاسخ داد: «ما دنبال این هستیم که راهحلی پیدا کنیم که از وضعیت اسفبار موجود به وضعیت حداقل متعادلتری برسیم.»
او همچنین در خصوص تامین بودجه زبالهسوزهای کوچک روستایی توضیح داد: «تقریبا هر زبالهسوز بین ۳ تا ۵ میلیارد تومان هزینه دارد؛ با توجه به ظرفیت جمعیتی دهستانها و میزان زبالهای که تولید میکنند، حجم زبالهسوزها متفاوت است. البته بحث این نیست که تماما دولت یا وزارت کشور تامینکننده باشند، خیرین هم در این قضیه در حال ورود هستند. ما دهستانها را آزاد گذاشتهایم که یا این روش را دنبال کنند یا به روشهای گذشته ادامه دهند و این روش فعلا به صورت پلن باز در اختیار روستاها قرار میگیرد.»
در ادامه با یکی از تسهیلگران اجتماعی که در خرید و نصب زبالهسوزهای سالکده و لسکوکلایه، سهیم بوده است، گفتوگو کردیم و حسن نیکپی پاسخ داده است.
در مورد پسماند گیلان و ابرچالشی که وجود دارد، راهحلهای مختلفی در سالهای گذشته ارایه شده که متاسفانه هیچ کدام نتیجه مطلوب را نداشته است، این روزها شنیده میشود که در دو روستا، زبالهسوزهای کوچک تعبیه شده است.
من هم مثل همه گیلانیان از شرایط مدیریت پسماند در شهرها و روستاهای استان، خیلی در عذاب هستم. در روستای ما (سالکده بندر کیاشهر) هر چند روز یکبار زبالهها جمعآوری میشد و در زمینی به مساحت ۴ هزار مترمربع در حاشیه شالیزارها و کنار یک نهر آب، دپو میشد. در گیلان، ما روی آب خوابیدهایم؛ طوری که گاهی که برای کاشتن یک نهال هم زمین را میکنیم به آب میرسیم و پسماند و شیرابه، منتهی به آلودگی آب و خاک میشود. زبالهای که تلنبار شده بود باعث جمع شدن مگس و روان شدن شیرابه بود که شرایط بدی را به وجود میآورد. من هم مثل همه اهالی روستا از این شرایط در عذاب بودم و تصمیم گرفتم کاری انجام دهم. به مسوولان وقت مدیریت پسماند استان مراجعه کردم و من را با یکی از فعالان این حوزه آشنا کردند که در منطقه ما هم زندگی میکرد. من با ایشان (خانم پورموحدی) تماس گرفتم و وی برای من توضیح داد که ابتدا باید همه اهالی برای تفکیک از مبدا پسماند، آموزش ببینند، سپس مدیریت زبالههای تر را بیاموزند که در محل زندگی خود، چطور نسبت به کمکردن پسماند اقدام و زبالههای ارزشمند را هم جدا کنند که میشود این بخش را از روستاییان خرید و در نهایت باقیمانده آن هم معدوم شود. امروز توانستیم همه این اقدامات را انجام دهیم. روستاییان آموزش دیدهاند و به عبارتی با همکاری اهالی، مدیریت پسماند در حال انجام است و نتیجه این شده که آن زمین ۴ هزار متری که محل دپوی زباله بود بهطور کامل پاکسازی شده و در اجاره یکی از روستاییان برای کشاورزی است.
به نتیجه رسیدن همه این اقدامات ۴ سال و نیم زمان برد. بدین ترتیب که سال اول که ما زبالهسوز نداشتیم، زبالهها را تفکیک سپس جمعآوری و در خاتمه هم بخش ریجکتی آن را به بندر کیاشهر یا آستانه اشرفیه منتقل میکردیم. اما این انتقال زباله به شهرهای اطراف مطلوب نبود به همینجهت دنبال راه جایگزین بودیم که با مرحوم علیاشرف تدبیری آشنا شدیم که یک زبالهسوز بدون دودکش را تولید کرده بودند که به تایید سازمان ثبت اختراعات هم رسانده بودند. ایشان این زبالهسوز را در فروردین ۱۴۰۱ در اختیار ما گذاشتند. جالب است که بدانید ما در روزهای اول کار این دستگاه نه برق داشتیم نه گاز، برای حل مشکل برق از ژنراتور کوچک و برای گاز، از گازوییل به عنوان جایگزین استفاده کردیم، چون نمیخواستیم برای سامان دادن به شرایط بدی که وجود داشت حتی یک روز را هم از دست بدهیم.
این دستگاه زبالهسوز چگونه کار میکند؟
در حدود ۹۰ درصد از روستاییان، زبالههای خود را در مبدا تفکیک میکنند ولی ممکن است گاهی هم تفکیک بهطور کامل انجام نشود. به همین علت ما زبالههایی را که برای معدوم کردن آورده میشود، یکبار هم در مقصد تفکیک میکنیم و مطمئن میشویم که شیشه و فلزات در آن نباشد. در ضمن بخش ارزشمند آن را هم جمعآوری کرده و به فروش میرسد و نهایتا بخش ریجکتی آنکه قابلیت بازیافت ندارد را در زبالهسوز روستا که مخزن آن حدود ۱۵۰ کیلو ظرفیت دارد، میسوزانیم. طول زمان امحای زباله حدودا یک تا یک و نیم ساعت است. لازم به توضیح است که خاکستر باقیمانده هم توسط آزمایشگاه معتمد، مورد آنالیز قرار گرفته است و کارشناسان تایید کردند که آلودگی خاصی ندارد و حتی به عنوان کود هم میتوان از آن استفاده کرد (البته فعلا دفن میشود) . دستگاه زبالهسوز سالکده دارای سیستم بسته است و تا الان ۲ بار توسط محیطزیست پایش و مجوز هم صادر شده است. دستگاههای نسل جدید، دارای ۲ کوره هستند که یکی زباله را در دمای ۵۰۰ تا ۶۰۰ درجه میسوزاند و دومی دودسوز است که میتوان دما را تا ۱۱۰۰ درجه هم بالا برد و بخش اعظم گازهای آلاینده از بین میرود. این دستگاه هم که در لسکوکلایه نصب شده، توسط محیطزیست پایش شده است و توانسته استانداردهای مورد نظر را پاس کند و مجوز بگیرد.
چه میزان بودجه برای تهیه این زبالهسوزها لازم است و از کدام محل تامین شده است؟
قیمت اولین دستگاه که در سالکده در سال ۱۳۹۹ خریده و نصب شد حدود ۶۵۰ میلیون تومان بود که هزینههای دیگری هم مانند انشعاب برق و گاز و سازه محل نصب و ... داشت که بخشی از آن توسط خیرین پرداخت شد. اما با توجه به اینکه این دستگاهها در یک روستا معمولا روزانه یک تا دو ساعت کار میکند، ما به این نتیجه رسیدیم که بهتر است برای یک دهستان که شامل چندین روستاست یک دستگاه خریده شود و همه روستاها با توجه به برنامهای که به آنها داده میشود نسبت به تحویل زباله خود اقدام کنند. در این صورت برای یک دستگاه ۲۰۰۰ لیتری بودجهای حدود ۸ میلیارد تومانی لازم است. جالب است که بدانید در لسکوکلایه، ۷۰ درصد روستاییان در تامین هزینه زبالهسوزشان همکاری کردند تا آن شرایط بد را که بسیار ناراحتکننده بود به شرایطی مناسب بدل کنند.
البته در حال حاضر آقای استاندار هم قول همکاری دادهاند و بودجهای در حدود ۵ میلیارد تومان برای هر دهستان در نظر گرفتهاند که کمک بسیار بزرگی است و در کنار همکاری روستاییان، امکان تهیه زبالهسوزهای روستایی فراهم میشود.
در پایان اگر توضیحی یا صحبتی دارید، بفرمایید.
حدود ۴۰ درصد از جمعیت گیلان در روستاها سکونت دارند، مسافران و گردشگران هم اغلب دوست دارند در مناطق ساحلی و روستایی اقامت کنند، بنا بر این اگر بتوانیم در روستاها و دهستانها زباله را مدیریت کنیم، توانستهایم بار بزرگی را از روی دوش لندفیلهای استان برداریم که قدم بزرگی است و من بسیار امیدوار و خوشبین هستم که این طرح به حل ابرچالش استانمان کمک کند.
گفتنی است؛ استان گیلان سالهاست با بحران مدیریت پسماند مواجه است و مراکز دفن و دپوی استان نیز در شرایط مناسبی نیستند و موجب آلودگی آبهای سطحی و خاک میشوند که حل این چالش، نیازمند عزمی ملی است.
نظر شما